به گزارش همشهری آنلاین، دومین کنسرت گروه خاطرهسازها، درحالی شب گذشته در تالار وحدت اجرا شد که تصور این حجم مخاطب که عمده آنان را جوانان تشکیل میدادند، شاید در ذهن نمیگنجید.
دقایقی پیش از اجرا، محوطه داخلی تالار وحدت، مملو از مردمی است که برای تماشای اجرای ۴ خواننده دهههای ۷۰ و ۸۰ آمدهاند. نکته جالبتوجه، حضور نسبتاپررنگ نوجوانانی است که عمده آنها را در کنسرتهای پاپ خوانندگان جوان این روزها مشاهده میکنیم. این مخاطبان، البته ذوق و شعف خود را در سالن نمایش با سوت، جیغ و تشویق به رخ دیگر تماشاگران کشاندند و برای دقایقی طولانی، سالن را در اوج نگهداشتند.
برنامهریزی خوبی برای اجرای ۴ خواننده در نظر گرفته شده است. هر خواننده ابتدا ۲ تراک اجرای برنامه داشت و این چرخه، برای یکبار دیگر نیز تکرار میشد تا در انتها نوبت به اجرای دستهجمعی برسد که شکوه خوبی به این کنسرت داد.
در این اجرا اما چند نکته عجیب به نظر میرسید: نخست آنکه قاسم افشار، قطعات مشهورتر و محبوبتری بهنسبت آنچه اجرا کرد، دارد که جای پرسش است چطور چنین قطعاتی را برای اجرا در نظر گرفت؟
چنگیز حبیبیان قطعاتی به زبان آذری اجرا کرد که این شکل اجرا، قطعا نوعی ریسک محسوب میشود. چرا که هر خواننده ۴ قطعه اجرا میکند و در چنین تنگنایی، اینکه بخواهی ۲ قطعه را به زبان آذری بخوانی، یک ریسک عجیب محسوب میشود. آنهم وقتی که حبیبیان، ترانههای محبوب بسیاری دارد که میتواند با اجرای آنها، خاطرات بیشتری را برای مخاطبانش تداعی کند.
مسلط و فراتر از آنچه انتظار میرفت
حمید غلامعلی، در حرکتی عجیب، ترانه آقای حکایتی را اجرا کرد که اگرچه روح نوستالژیکی را در فضا نشر داد اما این قطعه، در اندازه اجرای یک کنسرت رسمی نیست و چقدر بهتر بود که این خواننده نیز یکی از ترانههای محبوب خود را به جای این کار میخواند.
آنچه در این کنسرت، کاملا ملموس و مشهود بود، تسلط و قدرت اجرای زنده هر ۴ خواننده بود. مخاطب در این کنسرت، یک اجرای سالم و قدرتمند را تماشا کرداین اتفاق در مورد مهدی مقدم که ترانههای جوانپسند بیشتری بهنسبت ۳ خواننده دیگر دارد نیز صادق است و انتظار میرفت که وی، ترانههای معروفتری از خود را به اجرا بگذارد.
آنچه در این کنسرت، کاملا ملموس و مشهود بود، تسلط و قدرت اجرای زنده هر ۴ خواننده بود. مخاطب در این کنسرت، شاهد یک اجرای سالم و قدرتمند بود و میدید که هر خواننده چگونه تمام تلاش خود را صرف میکنند تا ششدانگ صحنه را به نام خود بزنند.
این استیلا، هیجان بیشتری به برنامه داد و مخاطبان را سر ذوق آورد. درواقع برخلاف آنچه انتظار میرفت، این کنسرت، تم و روحی کاملا جوانانه داشت و تقریبا هیچ چیزی کمتر از کنسرتهای روتینی که شبانه در سالنهای بزرگ تهران برگزار میشود، نداشت.
نکته مهم دیگر این کنسرت آنکه، مخاطبان در سراسر اجرا، همکاری فوقالعادهای با خوانندگان داشتند و تقریبا تمامی قطعات را با صدای بلند میخواندند و پس از هر اجرا نیز با انرژی بالایی، سوت و کف میزدند. این نکته نشان میدهد که آنها با آگاهی، به این کنسرت آمده و بهخوبی انرژی خود را تخلیه کردند.
دومین کنسرت گروه خاطرهسازها، در شرایطی به پایان رسید که این اجرا، فراتر از آنچه انتظار میرفت، برگزار شد. این مهم هم از سوی خوانندگان، هم از سوی مخاطبان و هم از سوی شرکت کنسرتگذار احساس شد و این تلقی، چیزی است که پس از پایان بسیاری از کنسرتهای گران به دست نمیآید.
این گروه، توانمندی اجراهای بیشتر در تهران و شهرستان را دارد و میتواند با تنوع بیشتر در شکل اجرا، تعداد سانسهای اجرای خود را برای مخاطبانی بیشتر، افزایش دهد.
نظر شما